معنی فارسی misadventures
B1زمانی به کار میرود که افراد وارد شرایط غیرمنتظره و مشکلساز میشوند که معمولاً بهصورت خندهدار روایت میشوند.
Refers to mishaps or amusing adventures, often involving unexpected challenges.
- noun
noun
معنی(noun):
An accidental mishap or misfortune.
example
معنی(example):
تعطیلات او با ماجراهای نادرست پر شده بود، مثل گم شدن و از دست دادن پروازها.
مثال:
Her vacation was filled with misadventures, like getting lost and missing flights.
معنی(example):
فیلم دربارهٔ ماجراجوییهای نادرست یک گروه از دوستان در یک سفر جادهای بود.
مثال:
The film was about the misadventures of a group of friends on a road trip.
معنی فارسی کلمه misadventures
:
زمانی به کار میرود که افراد وارد شرایط غیرمنتظره و مشکلساز میشوند که معمولاً بهصورت خندهدار روایت میشوند.