معنی فارسی misalleged
B1به معنای اینکه یک ادعا به اشتباه و نادرست بیان میشود.
To claim or assert something incorrectly.
- VERB
example
معنی(example):
مدرک در گزارش به اشتباه مطرح شد.
مثال:
The evidence was misalleged in the report.
معنی(example):
او احساس کرد که رسانهها به اشتباه به اعمال او اشاره کردند.
مثال:
He felt his actions were misalleged by the media.
معنی فارسی کلمه misalleged
:
به معنای اینکه یک ادعا به اشتباه و نادرست بیان میشود.