معنی فارسی misally

B1

به معنای تفسیر نادرست یا اشتباه یک مطلب.

To interpret or analyze something incorrectly.

example
معنی(example):

آنها شرایط توافق را به اشتباه تفسیر کردند.

مثال:

They misally interpreted the agreement's terms.

معنی(example):

تحلیل بی‌اساس داده‌ها به نتیجه‌گیری‌های نادرست منجر شد.

مثال:

Misally analyzing the data led to faulty conclusions.

معنی فارسی کلمه misally

: معنی misally به فارسی

به معنای تفسیر نادرست یا اشتباه یک مطلب.