معنی فارسی misbefallen

B1

آسیب‌دیده، تحت تأثیر قرار گرفته یا دچار مشکل شده، به ویژه در مورد رفتار یا عمل دیگران.

To be adversely affected or harmed by someone's actions.

example
معنی(example):

او احساس ناراحتی کرد زیرا از اقدامات دوستش آسیب دید.

مثال:

He felt sad because he had misbefallen by his friend's actions.

معنی(example):

تصمیم آسیب‌دیده منجر به پیامدهای غیرمنتظره‌ای شد.

مثال:

The misbefallen decision led to unexpected consequences.

معنی فارسی کلمه misbefallen

: معنی misbefallen به فارسی

آسیب‌دیده، تحت تأثیر قرار گرفته یا دچار مشکل شده، به ویژه در مورد رفتار یا عمل دیگران.