معنی فارسی misbestow
B1به طور نادرست یک چیز را به کسی یا چیزی اهدا کردن.
To bestow wrongly or carelessly.
- VERB
example
معنی(example):
آنها به راحتی اعتمادشان را به او نادرست قرار دادند.
مثال:
They misbestowed their trust in him too easily.
معنی(example):
اگر منابع خود را نادرست قرار دهید، ممکن است به ضرر منجر شود.
مثال:
If you misbestow your resources, it can lead to loss.
معنی فارسی کلمه misbestow
:
به طور نادرست یک چیز را به کسی یا چیزی اهدا کردن.