معنی فارسی misbestowed
B1به طور نادرست به کسی یا چیزی اهدا شده.
Bestowed incorrectly.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هدیه به اشتباه اهدا شده بود، زیرا برای شخص دیگری طراحی شده بود.
مثال:
The gift was misbestowed, as it was meant for someone else.
معنی(example):
او برای لطف نادرست احساس بدی داشت.
مثال:
He felt bad for misbestowed kindness.
معنی فارسی کلمه misbestowed
:
به طور نادرست به کسی یا چیزی اهدا شده.