معنی فارسی miscategorized

B1

به‌طور نادرست در دسته‌ای قرار داده شده است.

Wrongly classified in a specific category.

example
معنی(example):

فایل‌ها به‌طور نادرست دسته‌بندی شده بودند و باعث تأخیر در پروژه شدند.

مثال:

The files were miscategorized, causing a delay in the project.

معنی(example):

او متوجه شد که تحقیقاتش در سیستم به‌طور نادرست دسته‌بندی شده است.

مثال:

She realized her research was miscategorized in the system.

معنی فارسی کلمه miscategorized

: معنی miscategorized به فارسی

به‌طور نادرست در دسته‌ای قرار داده شده است.