معنی فارسی miscategorizing

B1

عمل دسته‌بندی نادرست اطلاعات به دسته‌ای که مناسب نیست.

The action of incorrectly classifying or categorizing something.

example
معنی(example):

آن‌ها در حال دسته‌بندی نادرست کتاب‌ها در کتابخانه هستند که بازدیدکنندگان را سردرگم می‌کند.

مثال:

They are miscategorizings books in the library, which confuses visitors.

معنی(example):

خطر دسته‌بندی نادرست داده‌ها می‌تواند به تحلیل نادرست منجر شود.

مثال:

The risk of miscategorizings data can lead to inaccurate analysis.

معنی فارسی کلمه miscategorizing

: معنی miscategorizing به فارسی

عمل دسته‌بندی نادرست اطلاعات به دسته‌ای که مناسب نیست.