معنی فارسی miscellaneal

B2

مجموعه‌ای که شامل چیزهای مختلف و گوناگون است و به یک موضوع خاص محدود نمی‌شود.

Consisting of various kinds, mixed or assorted items.

example
معنی(example):

کتابخانه یک مجموعه متنوع از کتاب‌ها دارد.

مثال:

The library has a miscellaneal collection of books.

معنی(example):

او از خواندن انواع مختلف ژانرها لذت می‌برد.

مثال:

She enjoys reading from a miscellaneal assortment of genres.

معنی فارسی کلمه miscellaneal

: معنی miscellaneal به فارسی

مجموعه‌ای که شامل چیزهای مختلف و گوناگون است و به یک موضوع خاص محدود نمی‌شود.