معنی فارسی mischarged
B1به اشتباه هزینه گرفته شده، زمانی که مبلغ نادرستی برای خدمات یا محصولات دریافت شده باشد.
Charged incorrectly or for the wrong amount.
- VERB
example
معنی(example):
مشتری به خاطر خدماتی که دریافت کرده بود، به اشتباه هزینه گرفته شد.
مثال:
The customer was mischarged for the service they received.
معنی(example):
او مورد اشتباهی را در فاکتور خود مشاهده کرد.
مثال:
She noticed a mischarged item on her invoice.
معنی فارسی کلمه mischarged
:
به اشتباه هزینه گرفته شده، زمانی که مبلغ نادرستی برای خدمات یا محصولات دریافت شده باشد.