معنی فارسی mischose

B1

به اشتباه انتخاب کردن، فرم گذشته mischoose.

The past tense of mischoose, meaning to have chosen incorrectly.

example
معنی(example):

او در جنگل مسیر نادرستی را انتخاب کرد.

مثال:

He mischose the wrong path in the forest.

معنی(example):

آن‌ها متوجه شدند که او کلماته‌ای که انتخاب کرده بود را به دقت انتخاب نکرده است.

مثال:

They realized he had mischose his words carefully.

معنی فارسی کلمه mischose

: معنی mischose به فارسی

به اشتباه انتخاب کردن، فرم گذشته mischoose.