معنی فارسی misclaiming

B1

عمل ادعای نادرست در مورد چیزی.

The act of claiming something in error.

example
معنی(example):

سیاستمدار در حال ادعای نادرست آمار برای گمراه کردن رای‌دهندگان است.

مثال:

The politician is misclaiming the statistics to mislead voters.

معنی(example):

ادعای نادرست اطلاعات می‌تواند اعتبار شما را آسیب بزند.

مثال:

Misclaiming information can damage your credibility.

معنی فارسی کلمه misclaiming

: معنی misclaiming به فارسی

عمل ادعای نادرست در مورد چیزی.