معنی فارسی miscomplacence
B1عدم رضایت به حالتی اطلاق می‌شود که فرد از وضعیت خود راضی نیست و نسبت به اتفاقات اطراف بی‌توجه است.
A state of not being satisfied or content, often leading to neglect of important matters.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم رضایت او باعث شد که او هشدارها را نادیده بگیرد.
مثال:
His miscomplacence led him to ignore the warnings.
معنی(example):
عدم رضایت مدیر باعث بروز مشکلات زیادی در تیم شد.
مثال:
The manager's miscomplacence caused many issues in the team.
معنی فارسی کلمه miscomplacence
:
عدم رضایت به حالتی اطلاق می‌شود که فرد از وضعیت خود راضی نیست و نسبت به اتفاقات اطراف بی‌توجه است.
