معنی فارسی miscommunicate

B1

انتقال نادرست یا ناقص اطلاعات که می‌تواند باعث سوءتفاهم شود.

To communicate incorrectly or incompletely, leading to misunderstandings.

example
معنی(example):

آنها برنامه‌های خود را به‌درستی منتقل نکردند و این باعث ایجاد یک فرصت از دست رفته شد.

مثال:

They miscommunicated their plans, resulting in a missed opportunity.

معنی(example):

ما وقتی تحت فشار هستیم، تمایل داریم که به‌درستی ارتباط برقرار نکنیم.

مثال:

We tend to miscommunicate when we are stressed.

معنی فارسی کلمه miscommunicate

: معنی miscommunicate به فارسی

انتقال نادرست یا ناقص اطلاعات که می‌تواند باعث سوءتفاهم شود.