معنی فارسی miscomputed
B2محاسبه نادرست شده، اشاره به حالتی دارد که در آن محاسبات در گذشته به طور نادرست انجام شدهاند.
Calculated incorrectly in the past.
- VERB
example
معنی(example):
اعداد در خلال تحلیل به اشتباه محاسبه شده بودند.
مثال:
The figures were miscomputed during the analysis.
معنی(example):
تمام دادهها به اشتباه محاسبه شده بود که بر نتایج تأثیر گذاشت.
مثال:
All the data was miscomputed, which affected the conclusions.
معنی فارسی کلمه miscomputed
:
محاسبه نادرست شده، اشاره به حالتی دارد که در آن محاسبات در گذشته به طور نادرست انجام شدهاند.