معنی فارسی misconjugation
B1اشتباه در صرف یک فعل، زمانی که فعل به طور نادرست با زمان یا شخصی تطابق داده میشود.
An error in the conjugation of a verb.
- NOUN
example
معنی(example):
اشتباه در صرف فعل دانشآموز معنی جمله را تغییر داد.
مثال:
The student's misconjugation of the verb changed the meaning of the sentence.
معنی(example):
اشتباه در صرف فعل او جمله را خندهدار کرد.
مثال:
Her misconjugation made the sentence sound funny.
معنی فارسی کلمه misconjugation
:
اشتباه در صرف یک فعل، زمانی که فعل به طور نادرست با زمان یا شخصی تطابق داده میشود.