معنی فارسی miscuing
B1اشتباه در بیان یا استفاده از کلمات که می‌تواند به اشتباه در فهم منجر شود.
Mistakes in pronunciation or usage that can lead to confusion in understanding.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To give an incorrect cue.
معنی(verb):
To mishit, strike incorrectly.
noun
معنی(noun):
An instance of something being miscued; a miscue.
example
معنی(example):
اشتباهات در گفتار ممکن است وقتی که حواس‌تان پرت باشد اتفاق بیفتد.
مثال:
Miscuing can happen when you are not paying attention.
معنی(example):
شناخت اشتباهات در گفتار در یادگیری زبان مهم است.
مثال:
It’s important to recognize miscuing in language learning.
معنی فارسی کلمه miscuing
:
اشتباه در بیان یا استفاده از کلمات که می‌تواند به اشتباه در فهم منجر شود.
