معنی فارسی miseducated

B2

زندگی یا تجربه آموزشی که در آن شخص اطلاعات نادرست یا ناکافی دریافت کرده باشد.

Having received incorrect or inadequate education.

verb
معنی(verb):

To educate wrongly.

example
معنی(example):

او بعد از اینکه متوجه شد مهارت‌های ضروری را نیاموخته است، احساس نادانی کرد.

مثال:

He felt miseducated after realizing he had not learned essential skills.

معنی(example):

این گزارش جمعیت جوان نادان را که از دانش پایه‌ای بی‌بهره بودند، برجسته کرد.

مثال:

The report highlighted a miseducated youth population lacking basic knowledge.

معنی فارسی کلمه miseducated

: معنی miseducated به فارسی

زندگی یا تجربه آموزشی که در آن شخص اطلاعات نادرست یا ناکافی دریافت کرده باشد.