معنی فارسی mises en scène

B2

ترکیب و چیدمان عناصر بصری و شخصیت‌ها در یک صحنه، که نقش مهمی در انتقال احساس و مضمون اثر دارد.

The arrangement of elements in a performance or visual presentation.

noun
معنی(noun):

Physical environment; surroundings.

معنی(noun):

The arrangement of props and actors on a stage or for film.

example
معنی(example):

چیدمان صحنه‌های فیلم به زیبایی طراحی شده بود.

مثال:

The film's mises en scène were beautifully crafted.

معنی(example):

چیدمان صحنه‌ها می‌تواند تأثیر زیادی بر درک تماشاگران از یک نمایش داشته باشد.

مثال:

Mises en scène can greatly impact the audience's perception of a play.

معنی فارسی کلمه mises en scène

: معنی mises en scène به فارسی

ترکیب و چیدمان عناصر بصری و شخصیت‌ها در یک صحنه، که نقش مهمی در انتقال احساس و مضمون اثر دارد.