معنی فارسی misestimation
B2برآورد نادرست از مقدار یا هزینه موردنظر که میتواند به پیامدهای منفی منجر شود.
An incorrect assessment of the value, cost, or duration of something.
- NOUN
example
معنی(example):
برآورد نادرست او از زمانبندی پروژه باعث تأخیرها شد.
مثال:
His misestimation of the project timeline caused delays.
معنی(example):
یک برآورد نادرست در هزینهها میتواند تأثیر بر بودجه داشته باشد.
مثال:
A misestimation in costs can impact the budget.
معنی فارسی کلمه misestimation
:
برآورد نادرست از مقدار یا هزینه موردنظر که میتواند به پیامدهای منفی منجر شود.