معنی فارسی misexplained

B1

توضیحی که به‌طور نادرست انجام‌شده و ممکن است عواقب خاصی داشته باشد.

The past tense of misexplain, indicating that something was incorrectly explained.

example
معنی(example):

دانشمند نتایج آزمایش خود را در مقاله به‌طور نادرست توضیح داد.

مثال:

The scientist misexplained the results of her experiment in the paper.

معنی(example):

این تئوری به‌طور نادرست توضیح داده‌شده باعث ایجاد چندین سوءتفاهم شده است.

مثال:

This misexplained theory has created several misunderstandings.

معنی فارسی کلمه misexplained

: معنی misexplained به فارسی

توضیحی که به‌طور نادرست انجام‌شده و ممکن است عواقب خاصی داشته باشد.