معنی فارسی misexplanation
B1توضیحی نادرست که باعث سردرگمی و یا سوءتفاهم میشود.
An explanation that is incorrect or misleading.
- NOUN
example
معنی(example):
توضیح نادرست او از قوانین منجر به سردرگمی شد.
مثال:
Her misexplanation of the rules led to confusion.
معنی(example):
توضیح نادرست سوالات بیشتری نسبت به پاسخها ایجاد کرد.
مثال:
The misexplanation created more questions than answers.
معنی فارسی کلمه misexplanation
:
توضیحی نادرست که باعث سردرگمی و یا سوءتفاهم میشود.