معنی فارسی misfaiths
B1چندین مورد از باورها یا اعتمادهای نادرست.
Multiple instances of mistaken or wrong beliefs or trusts.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم ایمانها میتوانند به دوستیهای شکسته منجر شوند.
مثال:
Misfaiths can lead to broken friendships.
معنی(example):
او نسبت به همکارانش باورهای نادرستی داشت.
مثال:
She had multiple misfaiths regarding her colleagues.
معنی فارسی کلمه misfaiths
:
چندین مورد از باورها یا اعتمادهای نادرست.