معنی فارسی misfall

B1

سقوط نادرست یا غیرمنتظره که معمولاً ناشی از اشتباه است.

A fall that occurs due to a mistake or mishap.

example
معنی(example):

او در حین پیاده‌روی موفق شد به طور نادرست سقوط کند.

مثال:

He managed to misfall during the hike.

معنی(example):

سقوط نادرست او به دلیل سنگ‌های لغزنده بود.

مثال:

Her misfall was caused by slippery rocks.

معنی فارسی کلمه misfall

: معنی misfall به فارسی

سقوط نادرست یا غیرمنتظره که معمولاً ناشی از اشتباه است.