معنی فارسی misforming

B1

فرم دادن نادرست، اشتباه در ارائه یا شکل‌دهی به ایده‌ها یا مفاهیم.

Incorrectly shaping or forming; making mistakes in presenting or conceptualizing ideas.

example
معنی(example):

هنرمند به خاطر اشتباه در فرم‌دهی مجسمه مورد انتقاد قرار گرفت.

مثال:

The artist was criticized for misforming the sculpture.

معنی(example):

اشتباه در شکل دادن یک مفهوم می‌تواند منجر به سردرگمی در بحث‌ها شود.

مثال:

Misforming a concept can lead to confusion in discussions.

معنی فارسی کلمه misforming

: معنی misforming به فارسی

فرم دادن نادرست، اشتباه در ارائه یا شکل‌دهی به ایده‌ها یا مفاهیم.