معنی فارسی mishmosh

B1

میش‌محل، ترکیبی نامنظم یا آشفته از چیزها، معمولاً در مورد غذاها یا ایده‌ها استفاده می‌شود.

A haphazard mixture or blend of various elements, often referring to food or ideas.

example
معنی(example):

این دستور پخت یک میش‌محل از غذاهای مختلف بود.

مثال:

The recipe was a mishmosh of different cuisines.

معنی(example):

ایده‌های او یک میش‌محل از مفاهیم ایجاد کرد.

مثال:

Her ideas created a mishmosh of concepts.

معنی فارسی کلمه mishmosh

: معنی mishmosh به فارسی

میش‌محل، ترکیبی نامنظم یا آشفته از چیزها، معمولاً در مورد غذاها یا ایده‌ها استفاده می‌شود.