معنی فارسی mislain

B1

اشتباه در ارائه یا شرح داده‌های مشخص.

To incorrectly state or present information.

example
معنی(example):

او احساس می‌کند که در مستندات پروژه به اشتباه بیان شده است.

مثال:

He feels he has been mislain in the project documentation.

معنی(example):

گزارش داده‌های مهمی را که می‌تواند بر تصمیمات تأثیر بگذارد، به اشتباه بیان کرده است.

مثال:

The report mislain important data that could affect decisions.

معنی فارسی کلمه mislain

: معنی mislain به فارسی

اشتباه در ارائه یا شرح داده‌های مشخص.