معنی فارسی misleadable

B1

قابل فریب در نتایج و توجیه‌ها.

Capable of being misled or deceived easily.

example
معنی(example):

او به اندازه کافی قابل فریب است که نتواند استراتژی‌های بازاریابی را درک کند.

مثال:

She is too misleadable to understand the marketing strategies.

معنی(example):

قابل فریب بودن ممکن است در مذاکره‌ها یک عیب باشد.

مثال:

Being misleadable can be a disadvantage in negotiations.

معنی فارسی کلمه misleadable

: معنی misleadable به فارسی

قابل فریب در نتایج و توجیه‌ها.