معنی فارسی mislodge
B1به اشتباه در جای نامناسب قرار دادن چیزی.
To put something in the wrong position or place.
- VERB
example
معنی(example):
من معمولاً کنترل از راه دور را روی مبل به اشتباه قرار میدهم.
مثال:
I tend to mislodge the remote control on the couch.
معنی(example):
شما ممکن است شارژر را در کیف خود به اشتباه قرار دهید.
مثال:
You might mislodge the charger in your bag.
معنی فارسی کلمه mislodge
:
به اشتباه در جای نامناسب قرار دادن چیزی.