معنی فارسی mislodges

B1

به اشتباه در مکان نامناسب قرار می‌دهد.

To place something incorrectly or inappropriately.

example
معنی(example):

او اغلب مدارکش را به اشتباه قرار می‌دهد.

مثال:

She frequently mislodges her documents.

معنی(example):

او کلیدهایش را در مکان‌های غیرمعمول به اشتباه قرار می‌دهد.

مثال:

He mislodges his keys in unusual spots.

معنی فارسی کلمه mislodges

: معنی mislodges به فارسی

به اشتباه در مکان نامناسب قرار می‌دهد.