معنی فارسی misluck
B1بدشانسی، عدم موفقیت در بدست آوردن چیزی که انتظار میرفت.
To experience an unfortunate event or situation contrary to expectations.
- OTHER
example
معنی(example):
او احساس کرد که در درخواست شغلی اخیرش بدشانس بوده است.
مثال:
He felt that he misluck in his recent job application.
معنی(example):
برخی افراد معتقدند که میتوانند شانسهای برنده شدن خود را از دست بدهند.
مثال:
Some people believe they can misluck their chances of winning.
معنی فارسی کلمه misluck
:
بدشانسی، عدم موفقیت در بدست آوردن چیزی که انتظار میرفت.