معنی فارسی mismet

B1

برنامه‌ریزی یا ترتیب نادرست جلسات یا ملاقات‌ها.

A failure to arrange meetings or appointments properly.

example
معنی(example):

او به نظر می‌رسید که امروز نود ملاقات‌هایش را نادرست ترتیب داده است.

مثال:

He seemed to mismet his appointments today.

معنی(example):

از دست دادن جلسه ممکن است علت یک برنامه‌ریزی نادرست باشد.

مثال:

Missing the meeting might be the cause of a mismet schedule.

معنی فارسی کلمه mismet

: معنی mismet به فارسی

برنامه‌ریزی یا ترتیب نادرست جلسات یا ملاقات‌ها.