معنی فارسی misminded

B1

داشتن افکار نادرست یا سوء تفاهم درباره موضوع یا شرایط خاص.

Having incorrect beliefs or misunderstandings about a subject or situation.

example
معنی(example):

او درباره اهداف پروژه به اشتباه فکر کرده است.

مثال:

He's been misminded about the project objectives.

معنی(example):

داشتن افکار نادرست می‌تواند به سو تفاهم‌ها در کار تیمی منجر شود.

مثال:

Being misminded can lead to misunderstandings in teamwork.

معنی فارسی کلمه misminded

: معنی misminded به فارسی

داشتن افکار نادرست یا سوء تفاهم درباره موضوع یا شرایط خاص.