معنی فارسی misnarrating
B1عمل روایت نادرست یک داستان.
The act of narrating something incorrectly.
- VERB
example
معنی(example):
او در حال روایت نادرست افسانه برای کودکان بود.
مثال:
He was misnarrating the legend to the children.
معنی(example):
روایت نادرست میتواند برداشت از یک داستان را تغییر دهد.
مثال:
Misnarrating can alter the perception of a story.
معنی فارسی کلمه misnarrating
:
عمل روایت نادرست یک داستان.