معنی فارسی misnarrated

B1

روایت نادرست یک داستان یا واقعه.

Narrated incorrectly or misrepresented.

example
معنی(example):

کتاب توسط راهنمای صوتی به اشتباه روایت شده بود.

مثال:

The book was misnarrated by the audio guide.

معنی(example):

او احساس می‌کرد که رویداد در خبرها به اشتباه روایت شده است.

مثال:

She felt the event was misnarrated in the news.

معنی فارسی کلمه misnarrated

: معنی misnarrated به فارسی

روایت نادرست یک داستان یا واقعه.