معنی فارسی misoccupying

B1

به اشتباه یا به طور نادرست اشغال کردن یک فضا.

Occupying a space incorrectly or ineffectively.

example
معنی(example):

آنها با وسایل خود فضای مشترک را به اشتباه اشغال کرده بودند.

مثال:

They were misoccupying the shared space with their belongings.

معنی(example):

اشغال نادرست باغ با تزئینات بیش از حد می‌تواند مشکل‌ساز باشد.

مثال:

Misoccupying the garden with too many decorations can be a problem.

معنی فارسی کلمه misoccupying

: معنی misoccupying به فارسی

به اشتباه یا به طور نادرست اشغال کردن یک فضا.