معنی فارسی mispatched
B1اسناد یا اقلامی که به اشتباه ارسال یا توزیع شدهاند.
Documents or items that have been incorrectly sent or distributed, often leading to confusion.
- VERB
example
معنی(example):
اسناد نادرست فرستاده شده منجر به از دست رفتن اطلاعات شد.
مثال:
The mispatched documents resulted in lost information.
معنی(example):
پس از اینکه متوجه شدند فایلهای نادرست ارسال شدهاند، بلافاصله آنها را اصلاح کردند.
مثال:
After realizing the mispatched files, they corrected them immediately.
معنی فارسی کلمه mispatched
:
اسناد یا اقلامی که به اشتباه ارسال یا توزیع شدهاند.