معنی فارسی mispracticing
B1عمل نادرست در انجام کار یا مهارت، که میتواند به نتایج منفی منجر شود.
The act of practicing incorrectly, which can lead to challenges and hinder improvement.
- VERB
example
معنی(example):
اگر در مهارتهای خود نادرست عمل کنید، ممکن است در آینده با چالشهایی مواجه شوید.
مثال:
If you're mispracticing your skills, you might face challenges later.
معنی(example):
نادرست عمل کردن در یک ورزش میتواند پیشرفت و عملکرد شما را مختل کند.
مثال:
Mispracticing in a sport can hinder your progress and performance.
معنی فارسی کلمه mispracticing
:
عمل نادرست در انجام کار یا مهارت، که میتواند به نتایج منفی منجر شود.