معنی فارسی mispunctuate
B1غلط نقطهگذاری کردن جملهها یا متون به نحوی که معنای آنها تغییر کند.
To use incorrect punctuation in writing.
- VERB
example
معنی(example):
لطفاً از غلط نقطهگذاری در مقاله نهایی خود خودداری کنید.
مثال:
Please avoid mispunctuating your final essay.
معنی(example):
او معمولاً جملاتش را به طور غلط نقطهگذاری میکند.
مثال:
He tends to mispunctuate his sentences often.
معنی فارسی کلمه mispunctuate
:
غلط نقطهگذاری کردن جملهها یا متون به نحوی که معنای آنها تغییر کند.