معنی فارسی mispurchase
B1خرید نادرست، عملی که در آن به اشتباه کالایی خریده شود که نادرست یا غیرضروری است.
An incorrect purchase, often made due to confusion or misunderstanding.
- NOUN
example
معنی(example):
وقتی دیدم که آن کالا در جای دیگری در حال حراج است، متوجه شدم که خرید نادرستی انجام دادهام.
مثال:
I realized I made a mispurchase when I saw the item was already on sale elsewhere.
معنی(example):
خرید نادرست او منجر به یک روند طولانی بازگشت شد.
مثال:
Her mispurchase led to a long return process.
معنی فارسی کلمه mispurchase
:
خرید نادرست، عملی که در آن به اشتباه کالایی خریده شود که نادرست یا غیرضروری است.