معنی فارسی mispurchased
B1خرید نادرست انجام شده، زمانی که کالایی به اشتباه خریداری شده باشد.
To have bought something incorrectly or erroneously.
- VERB
example
معنی(example):
او بلیطها را بهطور نادرست خرید و در نهایت با تاریخ اشتباه مواجه شد.
مثال:
He mispurchased the tickets and ended up with the wrong date.
معنی(example):
نرمافزار در حراج آنلاین بهطور نادرست خریداری شد.
مثال:
The software was mispurchased during the online sale.
معنی فارسی کلمه mispurchased
:
خرید نادرست انجام شده، زمانی که کالایی به اشتباه خریداری شده باشد.