معنی فارسی mispursuit

B1

جستجوی نادرست، تلاش برای چیزی که عمدتاً نادرست یا غیرمناسب است.

The incorrect or misguided attempt to achieve a goal.

example
معنی(example):

جستجوی نادرست او برای خوشبختی او را به مسیری تنهایی برد.

مثال:

His mispursuit of happiness led him down a lonely path.

معنی(example):

جستجوهای نادرست در زندگی می‌تواند باعث بسیاری از پشیمانی‌ها شود.

مثال:

Mispursuit in life can cause many regrets.

معنی فارسی کلمه mispursuit

: معنی mispursuit به فارسی

جستجوی نادرست، تلاش برای چیزی که عمدتاً نادرست یا غیرمناسب است.