معنی فارسی misputting
B1عمل گذاشتن نادرست، فرآیندی که در آن چیزی به نادرستی در مکان خود قرار میگیرد.
The act of placing something incorrectly.
- VERB
example
معنی(example):
قرار دادن نادرست اقلام میتواند در دفتر ایجاد سردرگمی کند.
مثال:
Misputting items can create confusion in the office.
معنی(example):
او دائماً اقلام را در خانه بهاشتباه میگذارد.
مثال:
He is constantly misputting things around the house.
معنی فارسی کلمه misputting
:
عمل گذاشتن نادرست، فرآیندی که در آن چیزی به نادرستی در مکان خود قرار میگیرد.