معنی فارسی misregulated

B1

به طور نادرست تنظیم یا مدیریت شده.

Incorrectly regulated or managed.

example
معنی(example):

شرکت متوجه شد که عملیات خود را به اشتباه تنظیم کرده است.

مثال:

The company was found to have misregulated its operations.

معنی(example):

با گذشت زمان، مناطق به‌اشتباه تنظیم شده می‌توانند به مشکلات بزرگتری منجر شوند.

مثال:

Over time, misregulated areas can lead to bigger problems.

معنی فارسی کلمه misregulated

: معنی misregulated به فارسی

به طور نادرست تنظیم یا مدیریت شده.