معنی فارسی misreliance
B1به اشتباه اتکا، اعتماد نادرست به اطلاعات یا اشخاص.
Incorrect reliance or dependence on something or someone.
- NOUN
example
معنی(example):
به اشتباه اتکا کردن به مشاوره بسیار پرهزینه بود.
مثال:
His misreliance on the advice was costly.
معنی(example):
به اشتباه اتکا کردن میتواند در بسیاری از فرآیندهای تصمیمگیری اتفاق بیفتد.
مثال:
Misreliance can occur in many decision-making processes.
معنی فارسی کلمه misreliance
:
به اشتباه اتکا، اعتماد نادرست به اطلاعات یا اشخاص.