معنی فارسی misrely
B1به اشتباه اتکا کردن، اعتماد نادرست به چیزی یا کسی.
To incorrectly depend on someone or something.
- VERB
example
معنی(example):
به اطلاعات نادرست به اشتباه اتکا کردن میتواند منجر به اشتباهات شود.
مثال:
To misrely on faulty information can lead to mistakes.
معنی(example):
او به فرضهای نادرست به اشتباه اتکا میکند.
مثال:
He misrelies on assumptions that are not true.
معنی فارسی کلمه misrely
:
به اشتباه اتکا کردن، اعتماد نادرست به چیزی یا کسی.