معنی فارسی misrelying

B1

تکیه نادرست یا غیر منطقی به چیزی یا کسی.

The act of relying incorrectly on something or someone.

example
معنی(example):

او به دوستش برای کمک در کارش تکیه اشتباه می‌کند.

مثال:

He is misrelying on his friend to help him with his work.

معنی(example):

تکیه اشتباه به تکنولوژی می‌تواند در صورت بروز مشکل، منجر به مشکلاتی شود.

مثال:

Misrelying on technology can lead to problems if it fails.

معنی فارسی کلمه misrelying

: معنی misrelying به فارسی

تکیه نادرست یا غیر منطقی به چیزی یا کسی.