معنی فارسی misremembrance

B1

به یادآوری نادرست یا مغشوش یک واقعیت یا حادثه.

The act of misremembering a fact, event, or detail.

example
معنی(example):

به یادآوری نادرست او از رویداد منجر به سردرگمی شد.

مثال:

Her misremembrance of the event caused confusion.

معنی(example):

او یادآوری نادرستی از قوانین بازی دارد.

مثال:

He has a misremembrance of the rules of the game.

معنی فارسی کلمه misremembrance

: معنی misremembrance به فارسی

به یادآوری نادرست یا مغشوش یک واقعیت یا حادثه.