معنی فارسی misshapes

B2

اشکال نامنظم و نادرست که معمولاً از اشکال استاندارد فاصله دارند.

Shapes that are distorted or not in the usual form.

verb
معنی(verb):

To shape badly or incorrectly.

example
معنی(example):

مجسمه‌های هنرمند معمولاً اشکال سنتی را دگرگون می‌کنند.

مثال:

The artist's sculptures often misshape traditional forms.

معنی(example):

دگرگونی اشکال گاهی می‌تواند به طراحی‌های منحصر به فردی منجر شود.

مثال:

Misshapes can sometimes lead to unique designs.

معنی فارسی کلمه misshapes

: معنی misshapes به فارسی

اشکال نامنظم و نادرست که معمولاً از اشکال استاندارد فاصله دارند.