معنی فارسی misshood
B1به معنای اشتباهی که در یک موقعیت خاص رخ میدهد.
A term describing an error or mistake made in a situation.
- NOUN
example
معنی(example):
اشتباهش در طول رویداد بسیار خجالتآور بود.
مثال:
His misshood during the event was quite embarrassing.
معنی(example):
او درباره اشتباهش در طول ارائه خندید.
مثال:
She laughed about her misshood during the presentation.
معنی فارسی کلمه misshood
:
به معنای اشتباهی که در یک موقعیت خاص رخ میدهد.
